رژه همافران در مدرسه رفاه
رژه همافران در مدرسه رفاه
رژه همافران در مدرسه رفاه
نويسنده: داود قاسم پور
چکیده: همافران از آغاز شدت گرفتن سیر انقلاب اسلامی، تحركاتی كرده بودند و نارضایتیآنان و نیز همدلیهایشان با انقلابیون مشهود بود. آنان از پاییز 1357، در پایگاههایخود، علیه رژیم پهلوی تظاهرات و راهپیمایی و نسبت به عملكرد رژیم پهلوی اعتراضمیكردند. در دی 1357، چند تظاهرات گسترده توسط آنان صورت گرفت و اخبار اینتظاهراتها بلافاصله در مطبوعات انعكاس پیدا كرد، ولی ستاد بزرگ ارتشتاران، هموارهآن تظاهرات را تكذیب و اعلام میكرد كه چنین تظاهراتی صورت نگرفته است.
همافران از آغاز شدت گرفتن سیر انقلاب اسلامی، تحركاتی كرده بودند و نارضایتیآنان و نیز همدلیهایشان با انقلابیون مشهود بود. آنان از پاییز 1357، در پایگاههایخود، علیه رژیم پهلوی تظاهرات و راهپیمایی و نسبت به عملكرد رژیم پهلوی اعتراضمیكردند. در دی 1357، چند تظاهرات گسترده توسط آنان صورت گرفت و اخبار اینتظاهراتها بلافاصله در مطبوعات انعكاس پیدا كرد، ولی ستاد بزرگ ارتشتاران، هموارهآن تظاهرات را تكذیب و اعلام میكرد كه چنین تظاهراتی صورت نگرفته است، ولی باوجود این تكذیبها، تظاهرات و راهپیمایی همافران همچنان تداوم داشت.
این تظاهراتها باعث شد تا ستاد بزرگ ارتشتاران با اعزام هیأتهایی، موضوع رابررسی كند.
هیأتهای اعزامی، پس از بازرسی از پایگاهها، وجود اعتراضات را تأیید كردند ومتعاقب آن، تعدادی از همافران بازداشت یا به پایگاههای دیگر تبعید شدند؛ از جمله450 نفر از همافران پایگاه شاهرخی همدان، به تبریز منتقل شدند و تعدادی از همافرانپایگاههای اصفهان و شیراز نیز به خاش تبعید شدند. این اقدامات موجب تحریكدیگر پایگاههای همافران شد. در سیام دی ماه، پایگاه نیروی هوایی بندرعباس شاهدراهپیمایی گستردهی همافران بود. آنانكه به نشانهی همبستگی با همافران شاهرخیهمدان، وحدتی و... تظاهرات كرده بودند، قطعنامهای را در هفت بند صادر كردند كه درآن تصریح شده بود:
این موضوع، نگرانی بیش از پیش عوامل رژیم پهلوی را برانگیخت. ژنرال هایزر كهآنروزها سران نیروهای نظامی را در كمیتهای موسوم به كمیتهی بحران جمع كرده بود،در این زمینه میگوید:
«... خیلی بد به نظر میرسید كه تمام این مشكلات و مسائل داشت در نیرویهوایی اتفاِ میافتاد، درست در جایی كه ما كمترین انتظار را داشتیم. زیرا آنهاتحصیلكردهی آمریكا و نیز تحصیلكردهترین بخش بودند.»
این تظاهرات هر روز شدت پیدا میكرد و چون آنان در حساسترین بخش نیرویهواییـ تعمیر و تجهیز ادوات ـ بودند، هراس عوامل رژیم از اقدامات آنان بیشتر بود.تیمسار ربیعی در این زمینه در كمیتهی بحران قول داد كه افراد مظنون را از پایگاهها تخلیهخواهد كرد، ولی این امر به نظر هایزر: «قمار خطرناكی بود چرا كه اقدام تنبیهی، علیهچند تن میتوانست به همبستگی آنان و شورش همگی آنان بینجامد؛» ولی عواملنظامی براساس گزارش ربیعی، پایگاههای اصفهان، بوشهر، پایگاه سوم و تهران راگرفتند و تعدادی از همافران آن پایگاهها را به تهران آوردند. این امر باعث بروز شایعاتیدر كشور شد. روزنامهها و جراید خبر دادند كه تعداد زیادی از همافران تیرباران شدند واین امر بر هراس همافران و نیز تشدید همبستگی آنان افزود. ژنرال قرهباغی ـ رئیسستاد بزرگ وقت ارتشتاران ـ مجبور شد در این زمینه، گفتوگویی مطبوعاتی ترتیب دهدو آن را تكذیب كند.
شاپور بختیار نیز با حضور در مجلس سنا اعلام كرد: «من به خدا قسم میخورم كههنوز یك نفر هم از همافران محاكمه نشده است.»
ولی با وجود این مصاحبهها، فشار افكار عمومی در این زمینه زیاد بود و هر روزشایعاتی در اینباره منتشر میشد كه باعث تشدید همبستگی همافران میشد و به تبعآن، بدنهی ارتش نیز تحت تأثیر قرار میگرفت. این عوامل موجب شد تا تیمسار ربیعیضمن دیدار با همافران، آنان را به ادامهی خدمت و پرهیز از تظاهرات ترغیب كند.
ولی همافران همچنان به فعالیتهای اعتراضی خودشان تداوم میدادند. در چهارمبهمنماه 1357، چندهزار نفر از افسران، همافران و درجهداران نیروی هوایی همراهگروههای دیگر از مردم به منزل آیتالله طالقانی رفتند و حمایت خود را از امام خمینیاعلام كردند. آنان در حالی كه فریاد میكشیدند: «ما پرسنل هوایی هستیمـ ما منتظرخمینی هستیم...»، وارد خیابان شاهرضا شدند و وقتی با حملهی نظامیان مواجه شدند،به صورت منظم روی زمین نشستند و عوامل نظامی مجبور شدند راه را برای عبور آنانباز كنند. آنان در حالی كه لباس فرم نیروی هوایی بر تن داشتند، قطعنامهای را در ششماده قرائت كردند و در آن، حمایت خود را از امام خمینی اعلام كردند. در این تظاهرات،نمایندگانی از پادگان شمارهی 3، پایگاه یكم ترابری، پایگاه یكم شكاری، پدافند هوایی،فرماندهی آموزش هوایی و قصر فیروزه انتخاب شدند و برای دیدار با آیتالله طالقانیبه منزل وی رفتند. آنان همچنین در قطعنامهی خود و نیز شعارهای خودشان، ضمنجدایی از «ارتش طاغوت»، «پیوستگی خود را به ملت» اعلام كردند و با تكرار شعار: «بهفرمان خمینی، نظامیان ملی، از طاغوت گسستیم، به ملت پیوستیم»، هدف خود از اینتظاهرات را اعلام كردند.
همزمان در بوشهر نیز نزدیك به پنج هزار نفر از افسران، درجهداران و همافراننیروی هوایی در تظاهراتی آرام شركت كردند و با صدور اطلاعیهای، ضمن اعلامهمبستگی با ملت، مخالفت خود را با رژیم پهلوی اعلام كردند. همافران پایگاه هشتمشكاری اصفهان نیز در هفتم بهمنماه، ضمن برگزاری تظاهرات، بیانیهای را صادر كردندكه طی آن، ضمن اعلام همبستگی با ملت ایران و «رهبر سیاسی و مذهبی عالم تشیع»ـامام خمینی ـ خواستار برقراری حكومت كامل اسلامی و خروج مستشاران آمریكایی ازكشور شده بودند. این تظاهرات تأثیر خود را بر بدنهی ارتش گذاشته بود، چرا كهگروههایی از ارتشیان با صدور اعلامیههایی، ضمن حمایت خود از همافران، پیوستنخود به ملت را اعلام میكردند. از جملهی آن گروهها، افسران و درجهداران تیپبیستودوی نوهد (نیروهای ویژهی هوابرد) بودند كه اعلامیهای در این زمینه صادركردند. در اعلامیهی آنان قید شده بود:
«ـ دستورات و طرحهای ژنرال هایزر برای ما به هیچ وجه قابل قبول نیست و مااجرای دستوراتی را كه از طریق هیأت استعمارگر آمریكایی و برای از بین بردنانقلاب اصیل و مردمی ملت است، محكوم میكنیم.
ـ دولت غاصب در تاریخ 4/11/57 عدهی زیادی از نظامیان از جمله گردانهای181 و 154 از این یگان را برخلاف میل باطنی آنها در تظاهرات ضد مردمی وضد انقلاب به حمایت مذبوحانه از رژیم پهلوی ـ جبراً ـ شركت داده است كهنشانهی بارزی از خیانت سرهنگ ركنی ـ فرمانده تیپ نوهد ـ است.
ـ گروه كثیری از افسران و درجهداران تیپ بیست و سه نوهد پشتیبانی خود را ازقطعنامهی 17 مادهای روز عاشورا كه به تصویب چند میلیون ایرانی اصیلرسیده اعلام میدارند. در خاتمه، بار دیگر همبستگی كامل خود را با ملت ایرانبهوسیلهی اعتصاب غذا و نظایر آن اعلام و منتظر ورود نایب الامام خمینیهستیم.»
و به این گونه، همبستگی خود را با انقلاب اسلامی اعلام كردند.
همافران، مبارزات خود علیه رژیم پهلوی را تداوم دادند و تا ورود امام به كشورهمچنان در صحنه بودند. بعد از ورود امام به كشور، بر این گونه اقدامات همافران افزودهشد. حضرت امام در سخنرانی تاریخی خود در بهشتزهرای تهران، در بدو ورود بهكشور، از همافران و درجهداران ارتش بهخاطر همراهیشان در انقلاب اسلامی تشكركردند و فرمودند:
«و امّا تشكر میكنم از این قشرهایی كه متصل شدند به ملت. اینها آبرویخودشان را، آبروی كشورشان را، آبروی ملتشان را حفظ كردند. این درجهدارها،همافرها، افسرهای نیروی هوایی، اینها همه مورد تشكر و تمجید ما هستند وهمینطور آنهایی كه در اصفهان، در همدان و در سایر جاها اینها تكلیف شرعی،ملی، كشوری خودشان را دانستند و به ملت پیوستند و پشتیبانی از نهضتاسلامی ملت را كردند، ما از آنها تشكر میكنیم...».
به این ترتیب، ضمن تأیید اقدامات آنان، آن را تكلیف شرعی ایشان دانستند.
پس از آن نیز همافران، به راهپیماییها و تظاهرات خود علیه رژیم پهلوی تداومدادند. از جمله همافران در چهاردهم بهمنماه، در شهرستان بهبهان تظاهرات كردند وعلیه رژیم پهلوی و در حمایت از امام خمینی شعار دادند. یك روز بعد، صدها تن ازهمافران، به دیدار امام رفتند و وفاداری خود را نسبت به انقلاب و امام اعلام كردند. آناندر حالیكه شعار: «ما همه سرباز توایم خمینی، گوش به فرمان توایم خمینی» سرمیدادند، حمایت ]خود[ را از امام اعلام میكردند. خانوادههای همافران دستگیرشده نیز با حضور در تظاهرات و راهپیماییها، خواستار آزادی دستگیرشدگان بودند. درروز شانزدهم بهمنماه، گروهی از آنان در كانون وكلای دادگستری تجمع كردند وخواستار آزادی همافرانی شدند كه دستگیر شده بودند. در این تحصن، علاوه برخانوادههای همافران، گروهی از مردم، از جمله كاركنان برخی نهادها و سازمانهایدولتی نیز شركت داشتند. یكی از اعضای خانوادههای همافران، گزارشی از وضعیتهمافران زندانی ارائه داد و گفت:
«تا آنجا كه اطلاع دارم تاكنون 770 نفر از افسران و همافران، درجهداران و دیگرپرسنل نیروی هوایی از پایگاههای مختلف نیروی هوایی دستگیر شدهاند. آماراین جمع، تعدادی است كه از طرِ مختلف، توسط خانوادههای بازداشتشدگانبه ما رسیده است، به طوری كه ما تحقیق كردهایم گروه بیشتری كه شایدتعدادشان تا 1300 نفر میرسد نیز بازداشت و زندانی شدهاند. از تعداددستگیرشدگانی كه ما اطلاع داریم، 136 نفر از پایگاه هوایی بوشهر، 460 نفر ازپایگاه شاهرخی همدان، 40 نفر از پایگاه یكم شكاری تهران، 57 نفر از پایگاهاصفهان و بندرعباس، 50 نفر از پایگاههای شیراز، قصرفیروزهی تهران و 27 نفرنیز از پایگاه دزفول بودهاند.»
در همان روز، تعدادی از كارمندان و كاركنان وزارت مسكن و شهرسازی در حالی كهشعار: «پرسنل هوایی، ارتش ملی ماست» را سر میدادند، به حمایت از همافرانپرداختند.
روز نوزدهم بهمن ماه، اوج فعالیتهای انقلابی همافران و پرسنل نیروی هوایی بود.در آن روز، ساعت ده صبح، صدها تن از پرسنل نظامی نیروی هوایی و زمینی ارتش درحالیكه به لباس و یونیفورم نظامی ملبس بودند، به مدرسهی رفاه رفتند و با امام دیداركردند. در این دیدار كه همافران نیز همپای همهی نیروهای نظامی شركت داشتند،مراسم ابراز وفاداری به امام به صورت رژه نظامی انجام گرفت. نیروها در حالیكهتصاویری از امام و مهندس بازرگان در دست داشتند و پلاكاردهایی با مضامین حمایت ازامام حمل میكردند، شعار میدادند: «ما قطرهای از ارتش تو هستیم خمینی» با امام پیمانوفاداری بستند. عكاسهایی كه در صحنه حضور داشتند، تصاویری از این صحنه تهیهكردند و بلافاصله فردای آن روز، عكسهای حضور پرسنل نظامی در حضور امام بالباس و یونیفورم نظامی در روزنامهها منتشر شد. بلافاصله بعد از انتشار آن عكسها،ارتش به تكذیب آن پرداخت و آن را جعلی و مونتاژ شده نامید. ارتشبد قرهباغی در اینزمینه میگوید:
«غروب روز نوزدهم بهمن ماه، آقای بختیار به من تلفن زده سؤال نمود«روزنامهی كیهان را دیدهاید؟» گفتم: «نه». اظهار كرد: «عكس عدهای از پرسنلنیروی هوایی را در اقامتگاه آقای خمینی چاپ كرده است» و اضافه نمود:«معلوم است كه یكی از عكسهای مراسم سابق را مونتاژ كردهاند». سؤال نمودم:«چگونه فهمیدید مونتاژ كردهاند». جواب داد: «كاملاً روشن است. ضمناً ازسپهبد ربیعی هم سؤال كردم. ایشان هم اظهار نمود: ما بررسی كردیم این عكسمونتاژ شده است و دستور دادیم كه در روزنامهها تكذیب كنند». آقای بختیاراضافه نمود: «تیمسار، شما هم دستور بدهید تكذیب كنند.»
سپس ارتش طی اعلامیهای اعلام كرد:
«عكس، مونتاژ شده و غیرواقعی بودن آن برای هر كسی كه به اصول اولیهیعكاسی و مونتاژ آشنایی داشته ]معلوم است[ و مقاصد شوم تفرقهاندازان وآنهایی كه میخواهند در صفوف به هم پیوسته و مستحكم ارتش رخنه كرده و ازاین راه به آرمانها و آرزوهای خود برسند، كاملاً آشكار است. ستاد بزرگارتشتاران با جلب توجه هممیهنان عزیز به اینگونه اعمال ناجوانمردانه،دستاندركاران را به اتهام جعل و نشر اكاذیب به منظور تحریك و اهانت به مقامارتش كه مبرا از دخالت در امور سیاسی است، برابر مقررات قانون و كیفر ارتشتحت تعقیب قرار خواهند داد.»
این در حالی است كه هیچ گونه تردیدی در واقعی بودن این عكس وجود نداشت.حسین پرتوی ـ عكاس این عكس ـ در مصاحبهای كه با هفتهنامهی حوادث در شانزدهمبهمنماه 1372، انجام داد در این زمینه میگوید:
«حدود ساعت هفت تا هفت و نیم صبح بود كه به مدرسهی رفاه رفتم. وقتی بهآنجا رسیدم، دیدم خیابانها خلوت است. ساعت هشت و نیمصبح از همهیعكاسها خواستند تا از مدرسهی رفاه بیرون بروند. در جواب ما كه از مسئولانستاد ]بودیم[ علت را جویا شده بودیم، گفتند: «هیچ عكاسی نباید اینجا باشد.قرار است همافرها در مقابل امام رژه بروند». من به اتفاِ مخابرات رفتم و گفتمدوربین من پیش شما باشد، خودم هم پیش شما میمانم و عكس نمیگیرم.وقتی افسران نیروی هوایی آمدند، با یكی از فرماندهان آنها تماس گرفتم و گفتم:«شما كه این چنین كار بزرگی میكنید اگر عكسی گرفته نشود، فردا دولت وقت آنرا تكذیب میكند. بگذارید من از این صحنه چند عكس بگیرم...» آن افسر با چندنفر دیگر هم صحبت كرد و بعد پیش من آمد و گفت: «ما الان در شرایطی هستیمكه اگر یكی از افراد و افسران شناخته شوند، بلافاصله وی را دستگیر میكنند ومشكلاتی برای آنها پیش میآید». در جواب آن افسر گفتم: «این كار علاج دارد.من راهحلی را به شما پیشنهاد میكنم و آن این است وقتی كه امام بالای بالكنبرای همافرها سخنرانی میكنند و همافرها متوجه سخنان ایشان هستند من ازپشت سرشان عكس میگیرم». آنها در جواب میگفتند كه باز هم نمیشودهمهی افسران را برای جلوگیری از شناخته شدنشان كنترل كرد و گفت كه ممكناست بعضی از آنها در عكس شناسایی شوند. قرار بر این شد كه دو نفر ازهمافرها در كنار من بایستند و زمانی كه آنها تشخیص دادند كه كسی به پشتسرش نگاه نمیكند من عكس بگیرم. با چنین شرایطی آنها رضایت دادند و منهمین كار را كردم. در حدود هفت، هشت فریم عكس گرفتم و با كسب اجازه ازمسئولان كمیتهی استقبال، از مدرسهی رفاه خارج شدم. از آنجا كه اهمیت عكسرا میدانستم بلافاصله با یك تاكسی دربست به روزنامهی ]كیهان[ رفتم و وقتیواقعه را برای شورای سردبیری تعریف كردم، همگی آنها به اهمیت عكس پیبردند. بعد از این كه عكسها حاضر شد بهرغم این كه صفحهی روزنامه بستهشده بود، آن را عوض كردند و یك عكس هفت ستونی از رژه افسران نیرویهوایی در مقابل امام چاپ كردند.... برای این كه ثابت شود كه عكس ما مونتاژنیست آن را به روزنامهی آیندگان كه آن روزها چاپ میشد، دادیم تا ثابت شودكه ما عكس را مونتاژ نكردهایم.»
این موضوع آن روزها در محضر امام هم مطرح شد و حضرت امام در دستوری،جعلی بودن آن عكس را تكذیب كردند. عباس خواجهپیری ـ از افراد كمیتهی استقبال ـكه آن روزها در مدرسهی رفاه بود، در این زمینه میگوید:
«در همان كمیتهی استقبال از امام، گاهی برخی اخبار نادرست تكذیب میشد...مانند عكس همافرها كه در روزنامههای داخلی و خارجی چاپ میشد. اینواقعه، یعنی اتصال ارتش و امام برای رژیم بسیار بااهمیت بود. رژیم هم متقابلاًسعی میكرد این واقعه را كمرنگ كند. آنها سعی میكردند تا عكس دیدارهمافران با امام را جعلی جلوه دهند؛ بنابراین امام دستور دادند جعلی بودن اینعكس تكذیب شود».
خبرگزاری رویترز در خبری اعلام كرد كه در ایران، میلیونها تن برای ابراز حمایت ازآیتالله خمینی به خیابانها ریختند و در میان این تظاهركنندگان گروهی از همافران وخلبانان نیروی هوایی نیز حضور داشتند كه ملبس به لباس نظامی بودند و قبل از پیوستنبه تظاهركنندگان به مقر آیتالله رفته، ادای احترام كردند. در این رژه، ابتدا فرماندهآنها با بلندگوی دستی، آنگونه كه در سانهای رسمی معمول است، از امام و با خطابكردن امام به عنوان فرمانده كل قوا، اجازه خواست تا همافران، رژه را در پیشگاه فرماندهكل قوا آغاز كنند. علیاكبر ناطقنوری كه آن روزها در مقر امام شاهد این مراسم بود، دراین زمینه میگوید:
«رژهی اینها جلوی امام شروع شد... ما حیران بودیم كه جریان دیگر چیست؟ درداخل اتاق بیاختیار اشك میریختیم. خود همافرها هم در حال رژه اشكمیریختند.»
پس از اتمام رژه، قطعنامهی پرسنل نیروی هوایی توسط یكی از نظامیان قرائت شد.حضرت امام به این قطعنامه گوش فرا دادند. در این قطعنامه آمده بود:
«1ـ تا آخرین قطرهی خون در راه آزادی و استقرار جمهوری عدل اسلامی بهمبارزه ادامه داده، همواره گوش به فرمان مجاهد كبیرمان امام خمینی بوده وهرگونه وظیفهی محوله از سوی رهبرمان را با جان و دل انجام خواهیم داد.
2ـ دولت بختیار و نمایندگان مجلسین را غیرقانونی و غاصب حقوِ ملت ایرانمیدانیم...
3ـ انتصاب شایستهی شخصیت بارز سیاسیـ دینی كشور ـ مهندس مهدیبازرگان ـ را به نخستوزیری انقلاب از جان و دل پذیرا شده و اطاعت از دستوردولت قانونی ایشان را وظیفهی خود میدانیم.
4ـ وجود اشخاص متعفن ضدخلقی آمریكا از قبیل ژنرال هایزر، یعنی ارتشحامی بختیار و سولیوان و دیگر حامیان بختیار را محكوم میكنیم.
5ـ از كلیهی فرماندهان و پرسنل ارتش میخواهیم به صفوف ملت بپیوندند.
6ـ ما پرسنل نیروی هوایی از كلیهی ملت مبارز ایران ]كه[ با ارادهی آهنین خود ازادامهی بازداشت عدهای از برادران دستگیر شدهی ما جلوگیری نمودند،سپاسگزاری میكنیم و امید داریم دیگر افسران مبارز، مسلمان و متعهد نیزبهزودی آزاد گردند... برقرار باد حكومت عدل اسلامی.»
سپس حضرت امام در سخنانی خطاب به همافران و پرسنل نیروی هوایی، فرمودند:
«درود بر شما سربازان امام عصر ـ سلامالله علیه ـ، همانطور كه فریاد زدید تاكنون در خدمت طاغوت بودید، طاغوتی كه تمام هستی ماها را ساقط كرد.طاغوتی كه خزاین ما را تهی كرد. طاغوتی كه ما را بردهی خارجیها كرد و ازامروز در خدمت امام عصر و در خدمت قرآن هستیم. قرآن كریمی كه سعادتهمهی بشر را بیمه كرده است. قرآن كریمی كه هر كس در زیر بیرِ او واقع بشود،در دنیا و آخرت سعید است... ما از همهی شماها، روحانیت از شماها تشكرمیكند. ما امیدواریم كه با به هم پیوستگی بتوانیم این طاغوتها را تا آخر از بینببریم و به جای او یك حكومت عدل اسلامی كه مملكت ما برای خودمان باشدو همه چیز ما به دست خودمان باشد. ما میخواهیم سرنوشت خود را خودمانتعیین كنیم نه سفارت آمریكا و شوروی... ما میخواهیم ارتش ما آزاد باشد.اسرائیل در آن تصرف نكند، آمریكا در آن تصرف نكند. درود بر شما كه قدرنعمت خدا را دانستید و به دامن قرآن پیوستید. درود بر شما كه ترك كردیدحكومت طاغوت را و به حكومت الله پیوستید. من امیدوارم سایر اشخاص كهدر آن خدمت هستند، آنها هم وظیفهی خودشان را بفهمند و به ملت بپیوندند. ماصلاح همهی شماها را میخواهیم. ما میخواهیم شماها آزاد باشید. مامیخواهیم كه مملكت را شما مستقل كنید و ما میخواهیم كه دیگران، كساندیگر، كسانی كه میخواهند در شما تصرف بكنند اینها نباشند. دست اجانبكوتاه باشد. خداوند نصرت به همهی شما عنایت بكند. باید این نهضت را حفظكنید تا انشاءالله آخر نقطه و نهایت كه قیام یك حكومت عدل انسانی اسلامیاست به جای یك حكومت طاغوتی.»
پس از پایان این دیدار و ابراز احساسات و نیز ادای احترام همافران و پرسنل نظامینسبت به امام، آنان از مدرسهی رفاه و علوی بیرون رفتند و به خیل تظاهركنندگانپیوستند.
آنان در حالیكه پلاكاردی را با این شعارها: «نخستوزیر بازرگان مورد تأیید ماهمافران و درجهداران نیروی هوایی است» و «بختیار هیچ جایگاهی و سنگری در نیرویهوایی ندارد» حمل میكردند، به صفوف تظاهركنندگان پیوستند. هایزر كه آن روزها ازایران رفته بود ولی گزارشهایی از سفارت آمریكا در تهران و نیز منابع خبری چونفرماندهان ارتش دریافت میكرد، همافران را اولاً، «حدود دویست نفر» ذكر كرد و دیگرآنكه آنان را افراد «دون پایهی ارتش» قلمداد كرد و در توجیه آن گفت كه حضور ایندویست نفر اعجابآور نیست، چرا كه تعداد كسانی كه در تهران از ارتش فرار كردهاندبیشتر از اینها بود.
این موضوع انعكاس گستردهای میان عوامل رژیم پهلوی داشت و آنان را سخت بهتكاپو انداخت.
هنوز چند ساعتی از دیدار همافران و پرسنل نیروی هواییِ پایگاههای تهران با امامنگذشته بود كه پرسنل و همافران نیروی هوایی اصفهان نیز به دیدار امام شتافتند و بامعظمله دیدار كردند. در این دیدار كه ساعت پانزده و پانزده دقیقهی بعدازظهر درمدرسهی علوی صورت گرفت، ابتدا همافران و افسران پایگاههای نیروی هواییاصفهان سرودی را قرائت كردند و سپس پیامی را به حضور امام ارائه دادند و امام را ازانتقال سی فروند هواپیمای فانتوم به عربستان سعودی و اسرائیل آگاه كردند و سپستقاضا كردند كه با توجهات امام خمینی، هر چه زودتر موجبات آزادی پرسنل هوایی كهدر جریان ممانعت از انتقال هواپیماهای فوِ و یا اعتراضاتشان علیه رژیم پهلویدستگیر شدهاند، فراهم شود.
حضرت امام نیز در این دیدار ضمن تشكر از «سربازان امام زمانعج»، تأكید فرمودند:
«اگر شما تا حال تحت سلطهی طاغوت بودید، امید است كه از این به بعد زیرسایهی امام زمان (سلامالله) و از سربازان ایشان محسوب شوید. ما از اوضاعایران متأسفیم. از اوضاع دولت كنونی ایران تاكنون، تأسفات زیاد است. اینها هرجنایتی داشتند، در حق ما كردند. از بزرگترین جنایات اینكه با ارتش آنقدربدرفتاری كردند. تودهی ارتش اسلامی بود و متوجه و متعهد است، لكن سرانیكه بعضی از سرانی كه در خدمت اجانب هستند آن استفادهها را بردند و از اینمملكت رفتند و یا میروند و سایرین را محروم كردند. الآن كه شما به دامن ملتبازگشتید، ملت شما را با آغوش باز میپذیرد و ما سعی داریم كه شما انشاءاللهدر موقعی كه حكومت عدل الهی پیدا شد، با كمال خوشی پذیرایی كنیم.خداوند تعالی شما را حفظ كند. ما از اینكه شما كوشش كردید در راه هدف ما،تشكر میكنیم.»
منبع: کتاب دهه سرنوشت ساز
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
همافران چه کسانی بودند؟
همافران از آغاز شدت گرفتن سیر انقلاب اسلامی، تحركاتی كرده بودند و نارضایتیآنان و نیز همدلیهایشان با انقلابیون مشهود بود. آنان از پاییز 1357، در پایگاههایخود، علیه رژیم پهلوی تظاهرات و راهپیمایی و نسبت به عملكرد رژیم پهلوی اعتراضمیكردند. در دی 1357، چند تظاهرات گسترده توسط آنان صورت گرفت و اخبار اینتظاهراتها بلافاصله در مطبوعات انعكاس پیدا كرد، ولی ستاد بزرگ ارتشتاران، هموارهآن تظاهرات را تكذیب و اعلام میكرد كه چنین تظاهراتی صورت نگرفته است، ولی باوجود این تكذیبها، تظاهرات و راهپیمایی همافران همچنان تداوم داشت.
این تظاهراتها باعث شد تا ستاد بزرگ ارتشتاران با اعزام هیأتهایی، موضوع رابررسی كند.
هیأتهای اعزامی، پس از بازرسی از پایگاهها، وجود اعتراضات را تأیید كردند ومتعاقب آن، تعدادی از همافران بازداشت یا به پایگاههای دیگر تبعید شدند؛ از جمله450 نفر از همافران پایگاه شاهرخی همدان، به تبریز منتقل شدند و تعدادی از همافرانپایگاههای اصفهان و شیراز نیز به خاش تبعید شدند. این اقدامات موجب تحریكدیگر پایگاههای همافران شد. در سیام دی ماه، پایگاه نیروی هوایی بندرعباس شاهدراهپیمایی گستردهی همافران بود. آنانكه به نشانهی همبستگی با همافران شاهرخیهمدان، وحدتی و... تظاهرات كرده بودند، قطعنامهای را در هفت بند صادر كردند كه درآن تصریح شده بود:
این موضوع، نگرانی بیش از پیش عوامل رژیم پهلوی را برانگیخت. ژنرال هایزر كهآنروزها سران نیروهای نظامی را در كمیتهای موسوم به كمیتهی بحران جمع كرده بود،در این زمینه میگوید:
«... خیلی بد به نظر میرسید كه تمام این مشكلات و مسائل داشت در نیرویهوایی اتفاِ میافتاد، درست در جایی كه ما كمترین انتظار را داشتیم. زیرا آنهاتحصیلكردهی آمریكا و نیز تحصیلكردهترین بخش بودند.»
این تظاهرات هر روز شدت پیدا میكرد و چون آنان در حساسترین بخش نیرویهواییـ تعمیر و تجهیز ادوات ـ بودند، هراس عوامل رژیم از اقدامات آنان بیشتر بود.تیمسار ربیعی در این زمینه در كمیتهی بحران قول داد كه افراد مظنون را از پایگاهها تخلیهخواهد كرد، ولی این امر به نظر هایزر: «قمار خطرناكی بود چرا كه اقدام تنبیهی، علیهچند تن میتوانست به همبستگی آنان و شورش همگی آنان بینجامد؛» ولی عواملنظامی براساس گزارش ربیعی، پایگاههای اصفهان، بوشهر، پایگاه سوم و تهران راگرفتند و تعدادی از همافران آن پایگاهها را به تهران آوردند. این امر باعث بروز شایعاتیدر كشور شد. روزنامهها و جراید خبر دادند كه تعداد زیادی از همافران تیرباران شدند واین امر بر هراس همافران و نیز تشدید همبستگی آنان افزود. ژنرال قرهباغی ـ رئیسستاد بزرگ وقت ارتشتاران ـ مجبور شد در این زمینه، گفتوگویی مطبوعاتی ترتیب دهدو آن را تكذیب كند.
شاپور بختیار نیز با حضور در مجلس سنا اعلام كرد: «من به خدا قسم میخورم كههنوز یك نفر هم از همافران محاكمه نشده است.»
ولی با وجود این مصاحبهها، فشار افكار عمومی در این زمینه زیاد بود و هر روزشایعاتی در اینباره منتشر میشد كه باعث تشدید همبستگی همافران میشد و به تبعآن، بدنهی ارتش نیز تحت تأثیر قرار میگرفت. این عوامل موجب شد تا تیمسار ربیعیضمن دیدار با همافران، آنان را به ادامهی خدمت و پرهیز از تظاهرات ترغیب كند.
ولی همافران همچنان به فعالیتهای اعتراضی خودشان تداوم میدادند. در چهارمبهمنماه 1357، چندهزار نفر از افسران، همافران و درجهداران نیروی هوایی همراهگروههای دیگر از مردم به منزل آیتالله طالقانی رفتند و حمایت خود را از امام خمینیاعلام كردند. آنان در حالی كه فریاد میكشیدند: «ما پرسنل هوایی هستیمـ ما منتظرخمینی هستیم...»، وارد خیابان شاهرضا شدند و وقتی با حملهی نظامیان مواجه شدند،به صورت منظم روی زمین نشستند و عوامل نظامی مجبور شدند راه را برای عبور آنانباز كنند. آنان در حالی كه لباس فرم نیروی هوایی بر تن داشتند، قطعنامهای را در ششماده قرائت كردند و در آن، حمایت خود را از امام خمینی اعلام كردند. در این تظاهرات،نمایندگانی از پادگان شمارهی 3، پایگاه یكم ترابری، پایگاه یكم شكاری، پدافند هوایی،فرماندهی آموزش هوایی و قصر فیروزه انتخاب شدند و برای دیدار با آیتالله طالقانیبه منزل وی رفتند. آنان همچنین در قطعنامهی خود و نیز شعارهای خودشان، ضمنجدایی از «ارتش طاغوت»، «پیوستگی خود را به ملت» اعلام كردند و با تكرار شعار: «بهفرمان خمینی، نظامیان ملی، از طاغوت گسستیم، به ملت پیوستیم»، هدف خود از اینتظاهرات را اعلام كردند.
همزمان در بوشهر نیز نزدیك به پنج هزار نفر از افسران، درجهداران و همافراننیروی هوایی در تظاهراتی آرام شركت كردند و با صدور اطلاعیهای، ضمن اعلامهمبستگی با ملت، مخالفت خود را با رژیم پهلوی اعلام كردند. همافران پایگاه هشتمشكاری اصفهان نیز در هفتم بهمنماه، ضمن برگزاری تظاهرات، بیانیهای را صادر كردندكه طی آن، ضمن اعلام همبستگی با ملت ایران و «رهبر سیاسی و مذهبی عالم تشیع»ـامام خمینی ـ خواستار برقراری حكومت كامل اسلامی و خروج مستشاران آمریكایی ازكشور شده بودند. این تظاهرات تأثیر خود را بر بدنهی ارتش گذاشته بود، چرا كهگروههایی از ارتشیان با صدور اعلامیههایی، ضمن حمایت خود از همافران، پیوستنخود به ملت را اعلام میكردند. از جملهی آن گروهها، افسران و درجهداران تیپبیستودوی نوهد (نیروهای ویژهی هوابرد) بودند كه اعلامیهای در این زمینه صادركردند. در اعلامیهی آنان قید شده بود:
«ـ دستورات و طرحهای ژنرال هایزر برای ما به هیچ وجه قابل قبول نیست و مااجرای دستوراتی را كه از طریق هیأت استعمارگر آمریكایی و برای از بین بردنانقلاب اصیل و مردمی ملت است، محكوم میكنیم.
ـ دولت غاصب در تاریخ 4/11/57 عدهی زیادی از نظامیان از جمله گردانهای181 و 154 از این یگان را برخلاف میل باطنی آنها در تظاهرات ضد مردمی وضد انقلاب به حمایت مذبوحانه از رژیم پهلوی ـ جبراً ـ شركت داده است كهنشانهی بارزی از خیانت سرهنگ ركنی ـ فرمانده تیپ نوهد ـ است.
ـ گروه كثیری از افسران و درجهداران تیپ بیست و سه نوهد پشتیبانی خود را ازقطعنامهی 17 مادهای روز عاشورا كه به تصویب چند میلیون ایرانی اصیلرسیده اعلام میدارند. در خاتمه، بار دیگر همبستگی كامل خود را با ملت ایرانبهوسیلهی اعتصاب غذا و نظایر آن اعلام و منتظر ورود نایب الامام خمینیهستیم.»
و به این گونه، همبستگی خود را با انقلاب اسلامی اعلام كردند.
همافران، مبارزات خود علیه رژیم پهلوی را تداوم دادند و تا ورود امام به كشورهمچنان در صحنه بودند. بعد از ورود امام به كشور، بر این گونه اقدامات همافران افزودهشد. حضرت امام در سخنرانی تاریخی خود در بهشتزهرای تهران، در بدو ورود بهكشور، از همافران و درجهداران ارتش بهخاطر همراهیشان در انقلاب اسلامی تشكركردند و فرمودند:
«و امّا تشكر میكنم از این قشرهایی كه متصل شدند به ملت. اینها آبرویخودشان را، آبروی كشورشان را، آبروی ملتشان را حفظ كردند. این درجهدارها،همافرها، افسرهای نیروی هوایی، اینها همه مورد تشكر و تمجید ما هستند وهمینطور آنهایی كه در اصفهان، در همدان و در سایر جاها اینها تكلیف شرعی،ملی، كشوری خودشان را دانستند و به ملت پیوستند و پشتیبانی از نهضتاسلامی ملت را كردند، ما از آنها تشكر میكنیم...».
به این ترتیب، ضمن تأیید اقدامات آنان، آن را تكلیف شرعی ایشان دانستند.
پس از آن نیز همافران، به راهپیماییها و تظاهرات خود علیه رژیم پهلوی تداومدادند. از جمله همافران در چهاردهم بهمنماه، در شهرستان بهبهان تظاهرات كردند وعلیه رژیم پهلوی و در حمایت از امام خمینی شعار دادند. یك روز بعد، صدها تن ازهمافران، به دیدار امام رفتند و وفاداری خود را نسبت به انقلاب و امام اعلام كردند. آناندر حالیكه شعار: «ما همه سرباز توایم خمینی، گوش به فرمان توایم خمینی» سرمیدادند، حمایت ]خود[ را از امام اعلام میكردند. خانوادههای همافران دستگیرشده نیز با حضور در تظاهرات و راهپیماییها، خواستار آزادی دستگیرشدگان بودند. درروز شانزدهم بهمنماه، گروهی از آنان در كانون وكلای دادگستری تجمع كردند وخواستار آزادی همافرانی شدند كه دستگیر شده بودند. در این تحصن، علاوه برخانوادههای همافران، گروهی از مردم، از جمله كاركنان برخی نهادها و سازمانهایدولتی نیز شركت داشتند. یكی از اعضای خانوادههای همافران، گزارشی از وضعیتهمافران زندانی ارائه داد و گفت:
«تا آنجا كه اطلاع دارم تاكنون 770 نفر از افسران و همافران، درجهداران و دیگرپرسنل نیروی هوایی از پایگاههای مختلف نیروی هوایی دستگیر شدهاند. آماراین جمع، تعدادی است كه از طرِ مختلف، توسط خانوادههای بازداشتشدگانبه ما رسیده است، به طوری كه ما تحقیق كردهایم گروه بیشتری كه شایدتعدادشان تا 1300 نفر میرسد نیز بازداشت و زندانی شدهاند. از تعداددستگیرشدگانی كه ما اطلاع داریم، 136 نفر از پایگاه هوایی بوشهر، 460 نفر ازپایگاه شاهرخی همدان، 40 نفر از پایگاه یكم شكاری تهران، 57 نفر از پایگاهاصفهان و بندرعباس، 50 نفر از پایگاههای شیراز، قصرفیروزهی تهران و 27 نفرنیز از پایگاه دزفول بودهاند.»
در همان روز، تعدادی از كارمندان و كاركنان وزارت مسكن و شهرسازی در حالی كهشعار: «پرسنل هوایی، ارتش ملی ماست» را سر میدادند، به حمایت از همافرانپرداختند.
روز نوزدهم بهمن ماه، اوج فعالیتهای انقلابی همافران و پرسنل نیروی هوایی بود.در آن روز، ساعت ده صبح، صدها تن از پرسنل نظامی نیروی هوایی و زمینی ارتش درحالیكه به لباس و یونیفورم نظامی ملبس بودند، به مدرسهی رفاه رفتند و با امام دیداركردند. در این دیدار كه همافران نیز همپای همهی نیروهای نظامی شركت داشتند،مراسم ابراز وفاداری به امام به صورت رژه نظامی انجام گرفت. نیروها در حالیكهتصاویری از امام و مهندس بازرگان در دست داشتند و پلاكاردهایی با مضامین حمایت ازامام حمل میكردند، شعار میدادند: «ما قطرهای از ارتش تو هستیم خمینی» با امام پیمانوفاداری بستند. عكاسهایی كه در صحنه حضور داشتند، تصاویری از این صحنه تهیهكردند و بلافاصله فردای آن روز، عكسهای حضور پرسنل نظامی در حضور امام بالباس و یونیفورم نظامی در روزنامهها منتشر شد. بلافاصله بعد از انتشار آن عكسها،ارتش به تكذیب آن پرداخت و آن را جعلی و مونتاژ شده نامید. ارتشبد قرهباغی در اینزمینه میگوید:
«غروب روز نوزدهم بهمن ماه، آقای بختیار به من تلفن زده سؤال نمود«روزنامهی كیهان را دیدهاید؟» گفتم: «نه». اظهار كرد: «عكس عدهای از پرسنلنیروی هوایی را در اقامتگاه آقای خمینی چاپ كرده است» و اضافه نمود:«معلوم است كه یكی از عكسهای مراسم سابق را مونتاژ كردهاند». سؤال نمودم:«چگونه فهمیدید مونتاژ كردهاند». جواب داد: «كاملاً روشن است. ضمناً ازسپهبد ربیعی هم سؤال كردم. ایشان هم اظهار نمود: ما بررسی كردیم این عكسمونتاژ شده است و دستور دادیم كه در روزنامهها تكذیب كنند». آقای بختیاراضافه نمود: «تیمسار، شما هم دستور بدهید تكذیب كنند.»
سپس ارتش طی اعلامیهای اعلام كرد:
«عكس، مونتاژ شده و غیرواقعی بودن آن برای هر كسی كه به اصول اولیهیعكاسی و مونتاژ آشنایی داشته ]معلوم است[ و مقاصد شوم تفرقهاندازان وآنهایی كه میخواهند در صفوف به هم پیوسته و مستحكم ارتش رخنه كرده و ازاین راه به آرمانها و آرزوهای خود برسند، كاملاً آشكار است. ستاد بزرگارتشتاران با جلب توجه هممیهنان عزیز به اینگونه اعمال ناجوانمردانه،دستاندركاران را به اتهام جعل و نشر اكاذیب به منظور تحریك و اهانت به مقامارتش كه مبرا از دخالت در امور سیاسی است، برابر مقررات قانون و كیفر ارتشتحت تعقیب قرار خواهند داد.»
این در حالی است كه هیچ گونه تردیدی در واقعی بودن این عكس وجود نداشت.حسین پرتوی ـ عكاس این عكس ـ در مصاحبهای كه با هفتهنامهی حوادث در شانزدهمبهمنماه 1372، انجام داد در این زمینه میگوید:
«حدود ساعت هفت تا هفت و نیم صبح بود كه به مدرسهی رفاه رفتم. وقتی بهآنجا رسیدم، دیدم خیابانها خلوت است. ساعت هشت و نیمصبح از همهیعكاسها خواستند تا از مدرسهی رفاه بیرون بروند. در جواب ما كه از مسئولانستاد ]بودیم[ علت را جویا شده بودیم، گفتند: «هیچ عكاسی نباید اینجا باشد.قرار است همافرها در مقابل امام رژه بروند». من به اتفاِ مخابرات رفتم و گفتمدوربین من پیش شما باشد، خودم هم پیش شما میمانم و عكس نمیگیرم.وقتی افسران نیروی هوایی آمدند، با یكی از فرماندهان آنها تماس گرفتم و گفتم:«شما كه این چنین كار بزرگی میكنید اگر عكسی گرفته نشود، فردا دولت وقت آنرا تكذیب میكند. بگذارید من از این صحنه چند عكس بگیرم...» آن افسر با چندنفر دیگر هم صحبت كرد و بعد پیش من آمد و گفت: «ما الان در شرایطی هستیمكه اگر یكی از افراد و افسران شناخته شوند، بلافاصله وی را دستگیر میكنند ومشكلاتی برای آنها پیش میآید». در جواب آن افسر گفتم: «این كار علاج دارد.من راهحلی را به شما پیشنهاد میكنم و آن این است وقتی كه امام بالای بالكنبرای همافرها سخنرانی میكنند و همافرها متوجه سخنان ایشان هستند من ازپشت سرشان عكس میگیرم». آنها در جواب میگفتند كه باز هم نمیشودهمهی افسران را برای جلوگیری از شناخته شدنشان كنترل كرد و گفت كه ممكناست بعضی از آنها در عكس شناسایی شوند. قرار بر این شد كه دو نفر ازهمافرها در كنار من بایستند و زمانی كه آنها تشخیص دادند كه كسی به پشتسرش نگاه نمیكند من عكس بگیرم. با چنین شرایطی آنها رضایت دادند و منهمین كار را كردم. در حدود هفت، هشت فریم عكس گرفتم و با كسب اجازه ازمسئولان كمیتهی استقبال، از مدرسهی رفاه خارج شدم. از آنجا كه اهمیت عكسرا میدانستم بلافاصله با یك تاكسی دربست به روزنامهی ]كیهان[ رفتم و وقتیواقعه را برای شورای سردبیری تعریف كردم، همگی آنها به اهمیت عكس پیبردند. بعد از این كه عكسها حاضر شد بهرغم این كه صفحهی روزنامه بستهشده بود، آن را عوض كردند و یك عكس هفت ستونی از رژه افسران نیرویهوایی در مقابل امام چاپ كردند.... برای این كه ثابت شود كه عكس ما مونتاژنیست آن را به روزنامهی آیندگان كه آن روزها چاپ میشد، دادیم تا ثابت شودكه ما عكس را مونتاژ نكردهایم.»
این موضوع آن روزها در محضر امام هم مطرح شد و حضرت امام در دستوری،جعلی بودن آن عكس را تكذیب كردند. عباس خواجهپیری ـ از افراد كمیتهی استقبال ـكه آن روزها در مدرسهی رفاه بود، در این زمینه میگوید:
«در همان كمیتهی استقبال از امام، گاهی برخی اخبار نادرست تكذیب میشد...مانند عكس همافرها كه در روزنامههای داخلی و خارجی چاپ میشد. اینواقعه، یعنی اتصال ارتش و امام برای رژیم بسیار بااهمیت بود. رژیم هم متقابلاًسعی میكرد این واقعه را كمرنگ كند. آنها سعی میكردند تا عكس دیدارهمافران با امام را جعلی جلوه دهند؛ بنابراین امام دستور دادند جعلی بودن اینعكس تكذیب شود».
خبرگزاری رویترز در خبری اعلام كرد كه در ایران، میلیونها تن برای ابراز حمایت ازآیتالله خمینی به خیابانها ریختند و در میان این تظاهركنندگان گروهی از همافران وخلبانان نیروی هوایی نیز حضور داشتند كه ملبس به لباس نظامی بودند و قبل از پیوستنبه تظاهركنندگان به مقر آیتالله رفته، ادای احترام كردند. در این رژه، ابتدا فرماندهآنها با بلندگوی دستی، آنگونه كه در سانهای رسمی معمول است، از امام و با خطابكردن امام به عنوان فرمانده كل قوا، اجازه خواست تا همافران، رژه را در پیشگاه فرماندهكل قوا آغاز كنند. علیاكبر ناطقنوری كه آن روزها در مقر امام شاهد این مراسم بود، دراین زمینه میگوید:
«رژهی اینها جلوی امام شروع شد... ما حیران بودیم كه جریان دیگر چیست؟ درداخل اتاق بیاختیار اشك میریختیم. خود همافرها هم در حال رژه اشكمیریختند.»
پس از اتمام رژه، قطعنامهی پرسنل نیروی هوایی توسط یكی از نظامیان قرائت شد.حضرت امام به این قطعنامه گوش فرا دادند. در این قطعنامه آمده بود:
«1ـ تا آخرین قطرهی خون در راه آزادی و استقرار جمهوری عدل اسلامی بهمبارزه ادامه داده، همواره گوش به فرمان مجاهد كبیرمان امام خمینی بوده وهرگونه وظیفهی محوله از سوی رهبرمان را با جان و دل انجام خواهیم داد.
2ـ دولت بختیار و نمایندگان مجلسین را غیرقانونی و غاصب حقوِ ملت ایرانمیدانیم...
3ـ انتصاب شایستهی شخصیت بارز سیاسیـ دینی كشور ـ مهندس مهدیبازرگان ـ را به نخستوزیری انقلاب از جان و دل پذیرا شده و اطاعت از دستوردولت قانونی ایشان را وظیفهی خود میدانیم.
4ـ وجود اشخاص متعفن ضدخلقی آمریكا از قبیل ژنرال هایزر، یعنی ارتشحامی بختیار و سولیوان و دیگر حامیان بختیار را محكوم میكنیم.
5ـ از كلیهی فرماندهان و پرسنل ارتش میخواهیم به صفوف ملت بپیوندند.
6ـ ما پرسنل نیروی هوایی از كلیهی ملت مبارز ایران ]كه[ با ارادهی آهنین خود ازادامهی بازداشت عدهای از برادران دستگیر شدهی ما جلوگیری نمودند،سپاسگزاری میكنیم و امید داریم دیگر افسران مبارز، مسلمان و متعهد نیزبهزودی آزاد گردند... برقرار باد حكومت عدل اسلامی.»
سپس حضرت امام در سخنانی خطاب به همافران و پرسنل نیروی هوایی، فرمودند:
«درود بر شما سربازان امام عصر ـ سلامالله علیه ـ، همانطور كه فریاد زدید تاكنون در خدمت طاغوت بودید، طاغوتی كه تمام هستی ماها را ساقط كرد.طاغوتی كه خزاین ما را تهی كرد. طاغوتی كه ما را بردهی خارجیها كرد و ازامروز در خدمت امام عصر و در خدمت قرآن هستیم. قرآن كریمی كه سعادتهمهی بشر را بیمه كرده است. قرآن كریمی كه هر كس در زیر بیرِ او واقع بشود،در دنیا و آخرت سعید است... ما از همهی شماها، روحانیت از شماها تشكرمیكند. ما امیدواریم كه با به هم پیوستگی بتوانیم این طاغوتها را تا آخر از بینببریم و به جای او یك حكومت عدل اسلامی كه مملكت ما برای خودمان باشدو همه چیز ما به دست خودمان باشد. ما میخواهیم سرنوشت خود را خودمانتعیین كنیم نه سفارت آمریكا و شوروی... ما میخواهیم ارتش ما آزاد باشد.اسرائیل در آن تصرف نكند، آمریكا در آن تصرف نكند. درود بر شما كه قدرنعمت خدا را دانستید و به دامن قرآن پیوستید. درود بر شما كه ترك كردیدحكومت طاغوت را و به حكومت الله پیوستید. من امیدوارم سایر اشخاص كهدر آن خدمت هستند، آنها هم وظیفهی خودشان را بفهمند و به ملت بپیوندند. ماصلاح همهی شماها را میخواهیم. ما میخواهیم شماها آزاد باشید. مامیخواهیم كه مملكت را شما مستقل كنید و ما میخواهیم كه دیگران، كساندیگر، كسانی كه میخواهند در شما تصرف بكنند اینها نباشند. دست اجانبكوتاه باشد. خداوند نصرت به همهی شما عنایت بكند. باید این نهضت را حفظكنید تا انشاءالله آخر نقطه و نهایت كه قیام یك حكومت عدل انسانی اسلامیاست به جای یك حكومت طاغوتی.»
پس از پایان این دیدار و ابراز احساسات و نیز ادای احترام همافران و پرسنل نظامینسبت به امام، آنان از مدرسهی رفاه و علوی بیرون رفتند و به خیل تظاهركنندگانپیوستند.
آنان در حالیكه پلاكاردی را با این شعارها: «نخستوزیر بازرگان مورد تأیید ماهمافران و درجهداران نیروی هوایی است» و «بختیار هیچ جایگاهی و سنگری در نیرویهوایی ندارد» حمل میكردند، به صفوف تظاهركنندگان پیوستند. هایزر كه آن روزها ازایران رفته بود ولی گزارشهایی از سفارت آمریكا در تهران و نیز منابع خبری چونفرماندهان ارتش دریافت میكرد، همافران را اولاً، «حدود دویست نفر» ذكر كرد و دیگرآنكه آنان را افراد «دون پایهی ارتش» قلمداد كرد و در توجیه آن گفت كه حضور ایندویست نفر اعجابآور نیست، چرا كه تعداد كسانی كه در تهران از ارتش فرار كردهاندبیشتر از اینها بود.
این موضوع انعكاس گستردهای میان عوامل رژیم پهلوی داشت و آنان را سخت بهتكاپو انداخت.
هنوز چند ساعتی از دیدار همافران و پرسنل نیروی هواییِ پایگاههای تهران با امامنگذشته بود كه پرسنل و همافران نیروی هوایی اصفهان نیز به دیدار امام شتافتند و بامعظمله دیدار كردند. در این دیدار كه ساعت پانزده و پانزده دقیقهی بعدازظهر درمدرسهی علوی صورت گرفت، ابتدا همافران و افسران پایگاههای نیروی هواییاصفهان سرودی را قرائت كردند و سپس پیامی را به حضور امام ارائه دادند و امام را ازانتقال سی فروند هواپیمای فانتوم به عربستان سعودی و اسرائیل آگاه كردند و سپستقاضا كردند كه با توجهات امام خمینی، هر چه زودتر موجبات آزادی پرسنل هوایی كهدر جریان ممانعت از انتقال هواپیماهای فوِ و یا اعتراضاتشان علیه رژیم پهلویدستگیر شدهاند، فراهم شود.
حضرت امام نیز در این دیدار ضمن تشكر از «سربازان امام زمانعج»، تأكید فرمودند:
«اگر شما تا حال تحت سلطهی طاغوت بودید، امید است كه از این به بعد زیرسایهی امام زمان (سلامالله) و از سربازان ایشان محسوب شوید. ما از اوضاعایران متأسفیم. از اوضاع دولت كنونی ایران تاكنون، تأسفات زیاد است. اینها هرجنایتی داشتند، در حق ما كردند. از بزرگترین جنایات اینكه با ارتش آنقدربدرفتاری كردند. تودهی ارتش اسلامی بود و متوجه و متعهد است، لكن سرانیكه بعضی از سرانی كه در خدمت اجانب هستند آن استفادهها را بردند و از اینمملكت رفتند و یا میروند و سایرین را محروم كردند. الآن كه شما به دامن ملتبازگشتید، ملت شما را با آغوش باز میپذیرد و ما سعی داریم كه شما انشاءاللهدر موقعی كه حكومت عدل الهی پیدا شد، با كمال خوشی پذیرایی كنیم.خداوند تعالی شما را حفظ كند. ما از اینكه شما كوشش كردید در راه هدف ما،تشكر میكنیم.»
منبع: کتاب دهه سرنوشت ساز
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}